جدول جو
جدول جو

معنی وعده نهادن - جستجوی لغت در جدول جو

وعده نهادن
زبان دادن پیمان کردن وعده دادن قول وقراردادن: (و بر وقت آن کار و عده ای نهادند)
تصویری از وعده نهادن
تصویر وعده نهادن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کنایه از قبول کردن و رغبت کردن است عموماً و قبول معاشرت را گویند خصوصاً
فرهنگ لغت هوشیار
نوید دادن زبان دادن (قول دادن سد در) قول دادن بکسی برای اجرای عملی: (... خاتون ملک اسماعیل خال او را وعده داد که اگر بر کیارق را بکشد زن او باشد)، تعیین مدت کردن برای اجرای عملی یا پرداخت وامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وعده دادن
تصویر وعده دادن
Promise
دیکشنری فارسی به انگلیسی
वादा करना
دیکشنری فارسی به هندی
প্রতিশ্রুতি দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی