- وعده نهادن
- زبان دادن پیمان کردن وعده دادن قول وقراردادن: (و بر وقت آن کار و عده ای نهادند)
معنی وعده نهادن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از قبول کردن و رغبت کردن است عموماً و قبول معاشرت را گویند خصوصاً
نوید دادن زبان دادن (قول دادن سد در) قول دادن بکسی برای اجرای عملی: (... خاتون ملک اسماعیل خال او را وعده داد که اگر بر کیارق را بکشد زن او باشد)، تعیین مدت کردن برای اجرای عملی یا پرداخت وامی
Promise
prometer
prometer
obiecywać
обещать
обіцяти
beloven
versprechen
promettre
promettere
वादा करना
প্রতিশ্রুতি দেওয়া
söz vermek
להבטיח
berjanji
وعدہ کرنا